طنز کارمندانه

طنز کارمندانه


کارمندم ، صحبت از سرمایه داری می کنم !
در کویر خشک فکرِ باغداری می کنم !

گرچه ناچیزست این باریکه چشمه لیک از آن
کشتزار زندگی را آبیاری می کنم !

از دلِ آمار و ارقامی که در جیب من است
نقشه هایی طرح کرده کُدگذاری می کنم !

سالها از بس نشستم پشت میز کار خود
شد شکم گنده تو گویی بارداری می کنم !

هرکجا با میل من قانون نباشد سازگار
طبق تشخیص خود آن را دستکاری می کنم !

سی دقیقه مانده تا پایان وقت کاریَم
بهر رفتن سوی منزل بیقراری می کنم !

مثل توپ فوتبال هرکس را که شاکی می شود
دور خود چرخانده بعدش پاسکاری می کنم !

بهر چند ساعت اضافه کار تشویقی مدام
نزد مافوق عزیزم پاچه خواری می کنم !

گاهی وقتها می زنم زیراب همکاران خود
بهر غصب پستشان لحظه شماری می کنم !

در زمان غیبت و انجام کار شخصی ام
دائما اعلام وضع اضطراری می کنم !

گرچه دائم دست در جیب خودم دارم، ولی
گاهی از بابِ تفنن رشوه خواری می کنم !

نیستم فرصت طلب اما ز فرصتهای خوب
بهره برداری نموده رانت خواری می کنم !

تا که خسته می شوم از کار سختِ یومیه
وقت خود را ساعتی صرف ناهاری می کنم !

روزی یک ساعت بود کار مفیدم ، بیش از آن
از درون خانهء خود دورکاری می کنم !

دورکاری طرح خوبی هست ، با اجرای آن
بنده در منزل نشسته بچه داری می کنم !

روی پیشانیم نوشته : " کارمند لایقی
که در اقصای جهان بنگاه داری می کنم !

با هواپیمای شخصی می کنم سیر و سفر
در سوئیس ، بلژیک و آلمان ، بانکداری می کنم ! "

نعمت الله احسانی بنافتی (احسان)
سید حامد واحدی سید حامد واحدی     16 مهر 1396